پایگاه اینترنتی قائم المنتظر (عج)

قال رسول الله (ص) : فاطمة بضعة منی فمن آذاها فقد آذانی

پایگاه اینترنتی قائم المنتظر (عج)

قال رسول الله (ص) : فاطمة بضعة منی فمن آذاها فقد آذانی

مبعث پیامبر رحمت

آفتاب: محمد به مرز چهل سالگی رسیده بود. تبلور آن رنج مایه ها در جان او باعث شده بود که اوقات بسیاری را در بیرون مکه به تفکر و دعا بگذراند، تا شاید خداوند بشریت را از گرداب ابتلا برهاند او هر ساله سه ماه رجب و شعبان و رمضان را در غار حراء به عبادت می گذرانید.

ـ آن شب، شب بیست و هفتم رجب بود. محمد غرق دراندیشه بود که ناگهان صدایی گیرا و گرم درغار پیچید: «بخوان!»

ـ محمد درهراسی و هم آلود به اطراف نگریست! صدا دوباره گفت:‌بخوان!

ـ این بار محمد بابیم و تردید گفت: «من خواندن نمی‌دانم».

صدا پاسخ داد: «بخوان به نام پروردگارت که بیافرید، آدمی را از لخته خونی آفرید، بخوان و پروردگار تو را ارجمندترین است، همو که با قلم آموخت، و به آدمی آنچه را که نمی دانست بیاموخت........»

و او هر چه را که فرشته وحی خوانده بود باز خواند.

 

ادامه مطلب را بخوانید...

هنگامی که از غار پایین می آمد زیر بار عظیم نبوت و خاتمیت، به جذبه الوهی عشق بر خود می لرزید از این رو وقتی به خانه رسید به خدیجه که از دیر آمدن او سخت دلواپس شده بود گفت: «مرا بپوشان، احساس خستگی و سرما می کنم!»

و چون خدیجه علت را جویا شد گفت: «آنچه امشب بر من گذشت بیش از طاقت من بود،‌امشب من به پیامبری برگزیده شدم!»

خدیجه که از شادمانی سر از پا نمی شناخت، در حالی که روپوشی پشمی و بلند بر قامت او می پوشانید گفت: «من مدتها پیش در انتظار چنین روزی بودم می دانستم که تو با دیگران بسیار فرق داری، اینک به پیشگاه خدا شهادت می دهم که تو آخرین رسول خدایی و به تو ایمان می آورم......»

ـ پس از آن علی که در خانه محمد بود با پیامبر بیعت کرد.

ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد

دل رمیده ما را انیس و مونس شد


نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت

بغمزه مسئله آموز صد مدرس شد


ببوی او دل بیمار عاشقان چو صبا

فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد


بصدر مصطبه ام می نشاند اکنون دوست

گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد


طربسرای محبت کنون شود معمور

که طاق ابروی یار منش مهندس شد


لب از ترشح می پاک کن برای خدا

که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد


کرشمه تو شرابی به عارفان پیمود

که علم بی خبر افتاد و عقل بی حس شد


چو زر عزیز وجودست شعر من آری

قبول دولتیان کیمیای این مس شد


خیال آب خضر بست و جام کیخسرو

بجرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد


زراه میکده یاران عنان بگردانید

چرا که حافظ از این راه برفت و مفلس شد

نظرات 2 + ارسال نظر
هم عهدان منتظر-4 چهارشنبه 23 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 08:47 ق.ظ http://ahd-4.persianblog.ir

بسم رب المهدی

با عرض سلام و خسته نباشید

امام حسین (ع): شناخت خدا این است که اهل هرزمانی امام خویش را که باید از او فرمان برند بشناسند.

فرارسیدن ماه پرخیروبرکت شعبان و اعیاد شعبانیه را به شما و تمام شیعیان جهان تبریک میگوییم.[گل][گل][گل]
اللهم عجل لولیک الفرج[گل][گل][گل]
[گل]
[گل][گل]

رضایی جمعه 18 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 05:39 ب.ظ http://www.mtnagahi.com

ام تی ان آگهی تبلیغات رایگان

با درج آگهی خود در سایت ام تی ان آگهی آمار رویت
آگهی هایی خود را در اینترنت چند برابر کنید.
آگهی رایگان
آگهی متنی
آگهی تصویری
آگهی ویژه
آگهی لینک دار
تبادل لینک
این روزها همه در ام تی ان آگهی، تبلیغ میدن شما چه طور !!!

http://www.mtnagahi.com

ثبت نام
آگهی خود را هرچه سریعتر درج نمایید ....
با ام تی ان آگهی ، تبلیغ خود را در صفحه اول گوگل مشاهده نمایید...
با ثبت لینک سایت ام تی ان آگهی در سایت و وبلاگ خود و اطلاع دادن از طریق
فرم تماس از
اعتبار رایگان برای درج آگهی بهرمند شوید.
------------------------------------------------
تبادل لینک اتوماتیک

http://mtnagahi.com/mtn2

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد