زیارت «ناحیه مقدسه» سوگنامه تأثّرانگیز و مرثیه سوزناک امام مهدى علیه السلام براى امام حسین علیهالسلام در روز عاشوراست که عاشقان و شیفتگان اهل بیت علیهم السلام در روز عاشورا و غیر عاشورا آن را زمزمه مىکنند.
امام زمان علیه السلام، زائر و مرثیهسرا و وارث حسینبنعلی علیه السلام است؛ کسى که زمان در تحت اختیار او و تمام صحنهها و لحظهها هر روز در مقابل نگاه او است. با نگاهى نافذ جاى جاى دشت بلا و لحظه به لحظه حماسه عاشورا و سختى و تلخى واقعه عاشورا را مشاهده و سوز عطش و سوزش سیلى و تازیانه را بر پیکر عاشورائیان لمس مىکنند.
زیارت شونده نیز کسى است که نامش رباینده دلها و صحن و سرایش آتشافروز جانها و حرمش، آرامگاه قلبها و تماشاگه رازهاست.
هیچ زیارتى همانند این زیارت، عمق فاجعه کربلا را بیان نکرده است. در حقیقت این زیارت آموزههایى از عشق، معرفت، عرفان، سوز، حماسه و توسل است. در عین حال که مرثیه است، مسؤولیت آفرین و حرکت ساز نیز هست و بر سفیران هدایت عاشورایى شایسته و بایسته است که با عنایت بیشترى به این زیارت توجّه کنند و جایگاه والاى این زیارت را در مجالس حسینى متذکر شوند
زیارت ناحیه مقدسه، زیارت مستندی است که از طریق یکى از نایبان خاص امام زمان علیه السلام به دست برخى از اساتید شیخ مفید و سپس به شیخ مفید و سید مرتضى و ابن مشهدى رسیده است. «زیارت ناحیه» داراى سندهاى مختلف و معتبر بوده و در کتابهاى این سه بزرگوار ثبت و ضبط شده است.
متأخرین از سید بن طاووس تا زمان حال نیز آن را نقل و صریحاً تأیید کرده اند. ضمن آنکه مضامین این زیارت همسو با روایات و سایر زیارتها است و عبارات گویا و معانى عمیق و دقیقش، شاهد صدقى است که این زیارت از ناحیه معصوم صادر شده است. ابن مشهدى در کتاب «المزار الکبیر» این زیارت را نقل کرده و در مقدمه کتابش نیز فرموده است «فقط احادیث مستند و صحیح را در این کتاب مى آورم».
حضرت ولی عصر (عج) این زیارت را با سلام بر انبیا و اولیای الهی آغاز کردهاند و سپس با سلام به روح زیارت، حضرت حسینبنعلی (ع) با ذکر نام و فضایل و عملکرد ایشان و گاهى بر اعضا و جوارح حضرت بیان شده است.
«السلام على الشیب الخضیب»؛ «سلام بر محاسن به خون خضاب شده»؛
«السلام على الخدالتّریب»؛ «سلام بر گونه خاک آلود»؛
«السلام على الثغر المقروع بالقضیب»؛ «سلام بر لبى که با نى زده شد»؛
«السلام علىالرأسالمرفوع»؛ «سلام بر سرى که بالاى نیزه شد»؛
«السلام علىالاجسادالعاریة فى الفلوات»؛ «سلام بر اجسادى که برهنه در بیابان رها شد»؛
«السلام علىابن خاتمالانبیاء»؛ «سلام بر فرزند خاتم پیامبران»؛
«السلام على من بکته ملائکةُ السماء»؛ «سلام بر کسى که ملائکه آسمان بر او گریه کردند»؛
«السلام على من اطاعالله فى سره و علانیته»؛ «سلام بر کسى که در آشکار و نهان اطاعت خدا کرد»؛
«السلام على من جعلالله الشفاء فى تربته»؛ «سلام بر آقایى که خداوند شفا را در تربت او قرار داده است»؛
«السلام على من الاجابة تحت قُبّـته»؛ «سلام بر بزرگوارى که دعا زیر گنبد او اجابت مىشود»؛
«السلام على مَنِ الائمّة من ذریّته»؛ «سلام بر کسى که امامان از فرزندان او هستند».
در ادامه این دعا حضرت ولی عصر (ع) با یاد کردن از یاوران و اصحاب عاشورایی امام حسین (ع)، بر سیدالشهدا (ع) و یاران وفادارش دورد و سلام میفرستد و آنها را میستایند. امام زمان (ع) بر صحابه پاکباز و سربازان مخلص، سلامهایى دارند که مانند سلام بر مولایشان است تا زائران بیاموزند براى یاورى ولى زمان چگونه باید بود.
«السلام على النفوس المصطلمات»؛ «سلام بر بدنهاى به زنجیر کشیده و اسیر شده»؛
«السلام على الارواحالمختلسات»؛ «سلام بر روحهاى به پنهانى برده شده»؛
«السلام علىالاجسادالعاریات»؛ «سلام بر پیکرهاى عریان»؛
«السلام علىالجسوم الشاحبات»؛ «سلام بر جسمهاى نحیف و رنگ باخته»؛
«السلام علىالابدان السلیبة»؛ «سلام بر بدنهاى مسلوب و عریان»؛
«السلام علىالمجدلین فىالفلوات»؛ «سلام بر جنگاوران بیابان»؛
«السلام علىالنازحین عن الاوطان»؛ «سلام بر دور افتادگان از وطن خویش».
زیارت ناحیه مقدسه با وصف صفات حضرت اباعبدالله (ع) ادامه مییابد و مولایمان مهدی در فرازهایی عرفانی از نزدیکی و پیوند قلبی خویش به جدش حسین (ع)، میگوید:
«ولئن اخرتنى الدهور و عاقنى عن نصرک المقدور لانّدبنّک صباحاً و مساءً و لأبکیّن لک [علیک] بدل الدموع دماً»؛ «اگر روزگار مرا به تأخیر انداخت و مقدّرات از یارى و نصرت تو در روز عاشورا باز داشت، هر آینه من صبح و شام بر تو ندبه مىکنم و به جاى قطرات اشک برتو خون مىگریم».
سپس در فرازهایی به ویژگیهای اجتماعی قیام حسینی اشاره میکند تا آنجا که به وصف واقعه عاشورا میپردازد؛ در این فراز از زیارت ناحیه مقدسه است که گویی حضرت حجت در غم مصیبت عظیم عاشورا بر جد خویش میگرید و این بخش نقطه اوج این مرثیه جانسوز است و هر انسانى که توصیف این صحنهها را مىشنود، آبشار اشک و طوفان غم و اندوه، امان او را مىبُرد. روضه مولایمان مهدی از این فراز آغاز میشود:
*با پند و اندرز فراوان حجت را بر آنها تمام کردی
«و بر تو لازم گشت، با بدکاران رویاروى و جهاد کنى؛ بنابراین در میان فرزندان و خانوادهات، و پیروان و دوستانت روانه شدى، و حقّ و برهان را آشکار نمودى، و با حکمت و پند و اندرزِ نیکو (مردم را) به سوىِ خدا فراخواندى، و به برپا دارىِ حدودِ الهى و طاعتِ معبود امر نمودى و از پلیدىها و سرکشى نهى فرمودى، ولى آنها به ستم و دشمنى رویاروىِ تو قرار گرفتند، پس تو نیز با آنان به جهاد برخاستى پس از آنکه (حقّ را) به آنان گوشزد نمودى آنها را به عـذابِ الهى تهدید نمودى، و حجّت را بر آنها مؤکّد فرمودى
ولى عهد و پیمان و بیعت تو را شکستند، و با تو ستیز آغازیدند، پس تو به جهت زد و خورد و پیکار استوار شدى و لشکریان فاجر را خورد و آسیا نمودى و درگَرد و غُبار ِنبرد فرو رفتى، و چنان با ذوالفقار جنگیدى که گویا علىّ مرتضى هستى،
*حرمتت را نگاه نداشتند و از هیچ گناهی در حق تو دریغ نکردند
پس چون تو را با قلبى مطمئن، بدون ترس و هراس یافتند، شرورِ مکر و حیلهشان بر تو برافراشتند و از در ِنیـرنگ و فساد با تو قتال نمودند، و آن ملعون لشکریانش را فرمان داد، تا تو را از آب و استفاده آن منع نمودند، و با تو قتال نمودند، و به جنگ و مبارزه با تو شتافتند، و تیرها و خدنگها به سوى تو پرتاب نمودند، و براى استیصال و ناچار نمودن تو دست دراز کردند، و حُرمتى براى تو مراعات نکردند، و از هیچ گناهى در مورد تو خوددارى ننمودند، چه در کشتن آنها دوستانت را، و چه در غارت اثاثیه خیمههایت،
*با بدن مجروحت بر زمین افتادی در حالی که اسبها با سمهای خود تو را کوبیدند
تو در گَرد و غُبارهاى جنگ پیش تاختى، و آزار و اذیّتهاى فراوانى تحمّل نمودى، آنچنانکه فرشتگانِ آسمانها از صبر و شکیبائى تو به شگفت آمدند، پس دشمنان از همه طرف به تو هجوم آوردند، و تو را به سبب زخمها و جراحتها ناتوان نمودند، و راه خلاص و رفتن برتو بستند، تا آنکه هیچ یاورى برایت نماند، ولى توحسابگر (عمل خویش براى خدا) و صبور بودى، از زنان و فرزندانت دفاع و حمایت مینمودى، تا آنکه تو را از اسبِ سوارىات سرنگون نمودند، پس با بدن مجروح بر زمین سقوط کردى، درحالیکه اسبها تو را با سُمهاى خویش کوبیدند، و سرکشان با شمشیرهاى تیزِشان برفرازت شدند،
پیشانىِ تو به عرقِ مرگ مرطوب شد، و دستانِ چپ و راستت به باز و بسته شدن در حرکت بود ، پس گوشـه نظرى به جانب خِیام و حَرَمَت گرداندى، در حالیکه از زنان و فرزندانت (روگردانده) به خویش مشـغول بودى؛ اسبِ سوارىات با حال نفرت شتافت ، شیـههکشان و گریـان، به جانبِ خیمهها رو نمود، پس چون بانوانِ حَرَم اسبِ تیز پاى تو را خوار و زبون بدیدند، و زینِ تو را بر او واژگونه یافتند، از پسِ پردهها(ىِ خیمه) خارج شدند، در حالی که گیسوان برگونهها پراکنده نمودند، بر صورتها مىزدند و نقاب از چهرهها افکنده بودند و به صداى بلند شیون میزدند و از اوجِ عزّت به حضیض ذلّت درافتاده بودند، و به سوىِ قتلگاه تو مىشتافتند،
*شمر ملعون با شمشیر آخته سر از بدنت جدا کرد در حالی که خانوادهات شیون میکردند
در همان حال شِمرِ ملعون بر سینه مبارکت نشسته، و شمشیر خویش را بر گلـویت سیراب مینمود، با دستى مَحاسنِ شریفت را در مُشت میفِشرد،(و با دست دیگر) با تیغِ آختهاش سر از بدنت جدا مىکرد، تمامِ اعضا و حواسّت از حرکت ایستاد، نَفَسهاىِ مبارکت در سینه پنهان شد ،و سر ِمقدّست بر نیزه بالا رفت، اهل و عیالت چون بردِگان به اسیرى رفتند، و در غُل و زنجیر آهنین برفراز جهازِ شتران دربند شدند،
*باکُشتنِ تو اسلام را کُشتند
گرماى نیمروز چهرههاشان مىسوزاند ، در صحراها و بیابانها کشیده میشدند، دستانشان به گَردَنها زنجیرشده، در میان بازارها گردانده میشدند، اى واى بر این سرکشان گناهکار! چه اینکه ، و نماز و روزه را بدون یاور رها نمودند، و سُنّتها و احکام (دین) را از بین برده شکستند، و پایههاىِ ایمان را منهدم نمودند، و آیاتِ قرآن را تحریف کرده، در جنایت و عداوت پیش تاختند،
براستى رسولِ خدا «که درودخدابراو وآل اوباد» (با شهادتِ تو) تنها ماند! و کتاب خداوندِ عزّوجلّ مَتروک شد، و آنگاه که تو مقهور و مغلوب گشتى، حقّ و حقیقت موردِ خیانت واقع شد، و به فقدانِ تو تکبیر ِخدا و کلمه توحید، حرام و حلالِ دین، و تنزیل و تأویلِ قرآن جملگى از بین رفت، و پس از تو تغییر و تبدیلِ، کفر و اِلحاد و بىسرپرستىِ دین، هوىوهوسها و گمراهیها، فتنهها و باطلها جملگى ظاهر شد،
*مادرت زهـراء از انـدوهِ مصیبـتِ تو دردنـاک شد
پس پیکِ مرگ نزدِ قبر ِجدّت رسول خدا «که رحمتِ بىپایانِ خداوندى بر او و آلِ او باد» ایستاد، و با اشکِ ریزان خبر ِمرگِ تو را به وى داد، و اینگونه گفت که: اى رسولِ خدا! دخترزاده جوانمردت شهید شد، خاندان و حَریمَت مُباح شد، پس از تو فرزندانت به اسیرى رفتند، و وقایع ناگوارى به عترت و خانوادهات وارد شد، پس رسول خدا مضطرب و پریشان شد، و قلبِ هراسناکَش بگریست، و فرشتگان و انبیاء او را تسلـیت و تعـزیت گفـتند، و مادرت زهـراء (از انـدوهِ مصیبـتِ تو) دردنـاک شد ، و دستـههاىِ ملائکه مقـرّبین در آمد و شد بودند، پـدرت امیرمؤمنـان را تعزیت میگفتند، مجالسِ ماتم و سوگوارى براىِ تو در اعلاعلیّین برپا شد،
و حورالعین به جهت تو به سر و صورت زدند، (در عزاىِ تو) آسمان و ساکنانش، بهشت ها و نگـهبانانش، کوهها و کوهپایهها، دریاها و ماهیانش، شهر مکّه و پایههایش، فردوسها و جوانانش، خانه کعبه و مقام ابراهیم، و مشعرالحرام ، و حلّ و حَرَم جملـگى گریستند،
بار خدایا! به حُرمتِ این مکـانِ رفـیع ، بر محمّد و آلِ او رحـمت فرست ، و مرا در زمره آنان محـشور فرما، و به شفـاعت و وساطتِ آنها مرا داخلِ بهشت گردان ، بار خدایا! من به تو توسّل مىجویم اى سریعـترینِ حسابگران ، و اِى بخشـندهترینِ کَـریمان ، و اِى فرمانـرواى حـاکمان، به (حقِّ) محمّد آخرینِ پیامبران، و فرستاده تو بسوىِ تمامِ جهانها، و به (حقِّ) برادرش و پسرعمویش آن بلند پیشانىِ میان پُر ، آن دانشمندِ عالى مرتبه ، یعنى علىّ فرمانـرواىِ مؤمنان ، و به (حقِّ) فاطمه سـروَرِ بانوانِ جهانیان ، و به (حقِّ) حسـنِ مجتـبى که پاک و مبرّا و پناهگـاه مُتّقین اسـت ، و به (حقِّ) أبی عبدالله الحسین گـرامیترینِ شهداء ، و به (حقِّ) فرزنـدانِ مقتولش ، و خانـواده مظـلومش، و به (حقّ) على بن الحسـین زیورِ عابدان ، و به محمّد بن علـى قبـله توبه کنندگان ، و جعفر بن محمّد راستگـوترینِ صادقان ، و موسى بن جعفر آشکار کننده دلائل و براهین ، و على بن موسى یاورِ دین ، و محمّد بن على اُسوه و الگوىِ هدایت شونـدگان ، و على بن محمّد زاهـدترینِ پارسایان ، و حسـن بن على وارثِ جانشینان ، و حُجّتِ خدا بر تمامِ آفریدگان ، اینکه درود فرستى بر محـمّد و آلِ او، آن راستـگویانِ نیـکوکار ، هـمان آلِ طه و یس و اینکه مرا در قیامت از کسانى قرار دهى که ایمن و با آرامشِ خاطر و رستگار و مسرور و بشارت یافـتهاند ،
بار خدایا! (نامِ) مـرا در زُمـره مسلـمین نگاشته ، و مرا به صالـحین ملـحق فرما ، و نامِ مرا بر زبان اُمّتهاى آتیه نیکو قرار ده ، و مـرا بر علـیه ظالمین یارى ده ، و از مکرِ حسـودان حفـظ فرما ، و (نیـز) حیله حیـله گران را از من برگـردان ، و دست ستمـکاران را از مـن (دور) نگهدار، و بینِ من و آن سـرورانِ با میمنت در اعلاعلیّین جمع بفرما، همراه با کسانی که بر آنها اِنعام فرمودى یعنى پیامبران، و راستگویانِ در عمل و گفتار و شهداء و نیکویان، به رحمتت اى مهربانترینِ مهربانان، بارخدایا! تو را سوگند میدهم به حقّ پیامبرِ معصومت، و به حقّ حُکمِ حتمى و قطعىات، و به حقّ نهىِ پنهانىات ، و به حقّ این آرامگاهى که (مردم از هرطرف به جهت زیارت) بر او گِرد مىآیند، و این امامِ معصومِ مقتولِ مظلوم در جانبِ آن تکیه زده، اینکه غم و غصّهها را از من برطرف فرمائى
قال الامام المهدی المَُتَظَر: ما نظر خود را از شما بر نمی گیریم و فراموشتان نمی کنیم
----------------------------
با سلام خدمت شما محب اهل بیت،
قال الرضا علیه السلام :
یا بن شبیب ان سرک ان یکون لک من الثواب مثل ما لمن استشهد مع الحسن علیه السلام ، فقل متی ما ذکرته : « یا لیتنی کنت معهم فأفوز فوزاً عظیماً »
ای پسر شبیب ، اگر خوش داری که برای تو مثل ثواب آنان که با حسین علیه السلام به شهادت رسیده اند باشد، پس هرگاه آن حضرت را یاد می کنی بگو : « یا لیتنی کنت معهم فأفوز فوزاً عظیماً
» ؛ ای کاش من نیز با آنان بودم و به فوز عظیم می رسیدم .
انشالله عزاداریها زیر سایه مولا صاحب الزمان مقبول و ثبت به دفتر آقامون بشه.
چشمانتون به زیارت آقا روشن انشالله
اللهم عجل لولیک الفرج
----------------------------
" حالا دیگر کودکان هم می دانند که "مهدیه" اسم مکان است و "فاطمیه" اسم زمان؛ اما من منتظر می مانم؛ تا روزی که "مهدیه" اسم زمان شود و "فاطمیه" اسم مکان