پایگاه اینترنتی قائم المنتظر (عج)

قال رسول الله (ص) : فاطمة بضعة منی فمن آذاها فقد آذانی

پایگاه اینترنتی قائم المنتظر (عج)

قال رسول الله (ص) : فاطمة بضعة منی فمن آذاها فقد آذانی

میلاد علمدار کربلا حضرت عباس (ع) مبارک باد

 

ابوالفضل العباس ( علیه السّلام ) با نهضت بزرگ اسلامى که برادرش سرورآزادگان و سـیـدالشهداء امام حسین ( علیه السّلام ) آغاز کرد، همگام و همراه شد؛ نهضت عظیمى که از بـزرگـتـرین نهضتهاى جهانى و پرثمرترین آنها براى ملتهاى روى زمین به شمار مى رود. این نهضت ، سیر تاریخ را دگرگون کرد، همه عالم را تکان داد، انسان مسلمان را آزاد نمود و گروههاى ملى مسلمان را به سرپیچى از حکومت ظلم و ظالم ستیزى ، برانگیخت .
قمر بنى هاشم و افتخار عدنان در این نهضت ، فعالانه شرکت کرد و نقشى مثبت ایفا نمود، در تمام مراحل آن با برادرش حسین ( علیه السّلام ) همکارى کرد، تمام اهداف و خواسته هاى رحیمانه و خیرخواهانه اش را براى محرومان و ستمدیدگان ، دانست و به آنها ایمان آورد.

 عباس ، برجسته ترین عضو این نهضت درخشان بود. مطیعانه ملازمت برادر را پى گرفت ، خواسته هاى او را برآورد، بازوى توانمند او گشت ، به گفته اش ‍ ایمان آورد، مواضع و آرمـانـهـایـش را تـصدیق کرد و در سیر جاودانه اش از مدینه به مکه و سپس به سرزمین کـرامـت و شـهـادت ، از بـرادر جـدا نـشـد. در هـر مـوقـف و موضعى از نهضت امام حسین ( علیه السّلام ) عباس همراه و شریک او بود.
در ایـنـجـا بـه اخـتـصـار از بـرخـى فـصلهاى تاریخى این نهضت بزرگ که عباس ‍ چهره برجسته آن بود، سخن مى گوییم .
حسین (ع ) بیعت نمى کند
امـام حـسین ( علیه السّلام ) رسماً از بیعت کردن با یزید سر باز زد و آن هنگامى بود که حـاکـم مدینه ((ولید بن عقبه )) حضرت را شبانه فراخواند. حضرت که خواسته ولید را مـى دانـسـت بـازوى تـوانـمـنـدش ، عـبـاس و دیـگـر جـوانان بنى هاشم را براى حمایت خود فراخواند و از آنان خواست بر در خانه ولید بایستند و همینکه صداى حضرت بلند شد، بـراى نـجـات حـضـرت ، داخـل خـانـه شـونـد. امـام وارد خـانـه ولیـد شـد و مـورد استقبال گرم او قرار گرفت . پس از آن ، ولید خبر مرگ معاویه را به حضرت داد و گفت کـه یـزیـد بیعت اهل مدینه عموماً و بیعت امام را خصوصاً خواستار شده است . امام تا صبح و تـا آنـکـه مـردم جـمـع شـونـد مـهـلت خـواسـت . حـضـرت مى خواست در برابر آنان مخالفت کـامـل خـود را بـا خـلافـت یـزید اعلام کند و آنان را به سرپیچى از حکومت و قیام علیه آن دعـوت کـنـد. ((مـروان بـن حـکـم )) کـه از سـران مـنـافـقـیـن و پـایـه هـاى بـاطـل بـود، حـضـور داشـت و بـراى آتـش افروزى و فتنه انگیزى از جا جهید و بر ولید بانگ زد:
((اگر حسین اینک بدون بیعت از تو جدا شود، دیگر به چنین فرصتى دست نخواهى یافت ، مـگـر پـس از کـشـته هاى بسیار میان شما، او را باز دار و بیعت بگیر و اگر مخالفت کرد، گردن او را بزن ...)).
نگهبان حرم نبوت ، امام حسین با تحقیر در چهره مروان خیره شد و فرمود: 

 ((اى پـسـر زرقـاء! آیا تو مرا مى کشى یا او؟ به خدا سوگند! دروغ گفتى و خوار شدى ...)).
سـپـس پدر آزادگان متوجه ولید گشت و عزم و تصمیم خود مبنى بر عدم بیعت با یزید را چنین اعلام کرد:
((اى امـیـر! مـا اهـل بـیـت نـبوت ، معدن رسالت ، محل آمد و رفت ملائکه و جایگاه رحمت هستیم . خداوند نبوت را با ما آغاز کرد و با ما ختم کرد. اما یزید، مردى فاسق ، مى خواره ، کشنده نـفـس بـه نـاروا و مـتـجـاهـر بـه فـسـق اسـت . کـسـى چـون مـن بـا مثل او بیعت نمى کند؛ به زودى خواهیم دید و خواهید دید که کدام یک از ما به خلافت و بیعت سزاوارتریم ...)). (۵۴)
امـام در دارالامـاره و دژ قـدرت حـاکـم ، بـدون توجهى به آنان ، عدم بیعت خود را با یزید اعـلام کـرد. حـضـرت خـود را آمـاده کـرده بـود تـا بـراى رهـایـى مـسلمانان از حکومت جبار و تـروریـسـتى یزید که خوار کردن آنان را هدف خود کرده و واداشتن آنان را به آنچه نمى پسندند، وجهه نظر خود قرار داده بود، جانبازى و فداکارى کند.
امام به فسق و بى دینى یزید، دانا بود و اگر حکومت او را امضا مى کرد، مسلمانان را به ذلت بـنـدگـى دچـارمـى ساخت واعتقادات اسلامى را در درّه هاى عمیق گمراهى نهان مى کرد، لیـکـن حـضرت ـ سلام اللّه علیه ـ در برابر طوفانها ایستاد، بر زندگى تمسخر زده ، به مرگ خندید و براى مسلمانان ، عزتى استوار و کرامتى والا به ارمغان گذاشت و پرچم توحید را در آسمان جهان به اهتزاز درآورد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد