به گزارش «شیعه نیوز» ، پخش سریالی موسوم به ساختمان پزشکان واکنشهایی را در سطوح مختلف جامعه برانگیخته است. منتقدان استفاده از دیالوگهای سطحی و بعضاً اهانتآمیز، القا و ترویج دروغگویی و همچنین تضعیف روابط خانوادگی را از جمله موارد قابل تأمل این سریال تلویزیونی میدانند.
چند سالی است که صدا و سیما - و نه رسانه ملی – سیاست(!) تولید برنامههای طنز را علم کرده است که در ابتدای امر مبنا بر این قرار بود که بهواسطه تولید آثار تلویزیونی دراین ژانر از بار استرسهایی که امروزه بهخاطر نوع زندگی ماشینی بر اجتماع وارد میشود، بکاهد. اما الحمدُ للهِ وَ المِنـَــه این قضیه در حد شعار باقی ماند و تولید آثار طنز با رشد معکوسی که تا امروز شاهد آن بوده ایم، خودش به یکی از مهمترین دغدغه های اجتماعی تبدیل شده و به قول معروف قوز بالا قوز شده است.
حجت موجه این مدعا پخش سریال مبتذل ساختمان پزشکان می باشد که این شبها روی آنتن شبکه سه سیما می رود. جای تعجب است که گاهی تحلیل های بیاس و اساس در مورد این سریال صورت می گیرد که بعضی ها کارگردانی سروش صحت و برخی دیگر نوشتار برادران قاسمخانی را یک پدیده عنوان می کنند و جالبتر اینکه هیچ دلیل قاطع و توضیح متقاعد کننده ای برای اظهار نظرهای خود در چنته ندارند. که باید در اینجا اذعان داشت که اظهار نظرهایی چنین فاضلانه نتیجه همان بیزنسی است که پشت پرده تولید بعضی از آثار تلویزیونی و سینمایی به عنوان "حق الزحمه " و در واقع بهعنوان "حق و حساب " جریان دارد. با زبان سادهتر نویسنده مطالب مذکور که عنوان منتقد را به دنبال خود یدک می کشد برای نقد این سریال به عقاید و شرافت خود چوب حراج زده و . . . .
به همین خاطر در ادامه این مبحث نگاهی به محتوا و ساختار این مجموعه خواهیم داشت.
در آغاز بحث باید به این نکته مهم اشاره کرد که اصطلاح "سریال طنز " اصطلاحی کاملاً اشتباه است، زیرا کار طنز منحصراً به آثار ادبی اطلاق می شود و کارهای طنز در عرصه تصویر به اصطلاح کمدی و کمیک مصطلح هستند.
اما به لحاظ فنی در هنر فیلمنامه نویسی باید گفت که با توجه به اینکه برادران قاسمخانی در سریالهای کمیک شبهای برره، پاورچین و آثار دیگر با مهران مدیری سابقه همکاری داشته اند و در سریال شبانه ساختمان پزشکان هم در کسوت فیلمنامه نویس ظاهر شده اند، در نتیجه شیوه و قالب نوشتاری این سریال به لحاظ شخصیت پردازی ها، استفاده از یک لوکیشن ثابت مثل مطب برای پیگیری روند قصه، حساسیت و نگاه خاص کاراکترها به مقوله پول، جنس دیالوگها، کودن بودن کاراکترها، نارو زدن آدمهای قصه به هم زمانی که پای مباحث مالی وسط باشد و نحوه انتخاب شخصیت ها که عموماً رابطه خانوادگی با هم دارند و در رأس آنها پدر و مادر به عنوان اهرم فشار و اجبار و اشخاصی که حق وتوی مسائل را دارند در سریال ساختمان پزشکان کاملاً منطبق بر کارهای قبلی مدیری است و از اشلهایی که این کارگردان در آثارش لحاظ کرده تبعیت می کند. همین طور در انتخاب داستان اپیزودها هم این سریال دنبالهروی کارهای کمیک قبلی سیما می باشد که در این راستا می توان به تبانی فرزندان برای یک اقدام خاص مثل مسافرت رفتن و لو رفتن همین اقدام در پایان هر اپیزود اشاره کرد. با این اوصاف به نظر می رسد که برادران قاسمخانی هم در نوشتار کارهای کمیک دچار تکرار شده اند.
در بحث کارگردانی سریال ساختمان پزشکان، شاخصه های تقلید از آثار کمیککاران قبلی، بهخصوص مهران مدیری بیشتر و پررنگتر به چشم می خورد و کارگردان در ابتدای امر از تحلیل و توضیح شخصیتها برای بازیگران عاجز بوده است که برای نمونه می توان به نقش کتی با بازی مونا فرجاد اشاره کرد که بهعنوان روانشناس و همسر سابق قهرمان داستان یعنی نیما افشار در این سریال حضور دارد که هیچ نشانه و شاخصی که مبین روانشناس بودن او باشد در این سریال دیده نمی شود.
در بحث بازی گرفتن از بازیگران هم باید اذعان داشت که صحت بسیار ضعیف عمل کرده است و این مدعا با نگاهی به بازی هایی که مطلقاً یکدست نیست به اثبات می رسد به عبارت دیگر بازی های نسبتاً روان مثل بازی هومن برقنورد (ناصر) به استعداد خود بازیگر برمیگردد و در مقابل کارگردان در بازی گرفتن از بازیگران ضعیف مثل بازی فرناز رهنما (نازنین) و مونا فرجاد (کتی) ناموفق بوده است. یکی دیگر از مواردی که رصد آن بهسرعت بازیهای دیگری را برای مخاطب تداعی میکند باز به حوزه بازی گرفتن از بازیگر مربوط می شود، بحث ریکشن یا عکس العمل بازیگران مقابل عملکرد همدیگر است که برای نمونه میتوان به ریکشن دادنهای هوشنگ حریرچیان (نقش پدر) اشاره کرد که در برخورد با مسائل مالی دهانش باز و بیحرکت میماند که این افه در بازی حریرچیان سریعاً ذهن را به بازی جواد رضویان در سریال پاورچین و بازی در نقش داوود پیوند میزند و از طرفی لهجه اصفهانی او و برخوردش با خانمها یادآور بازیهای غیراخلاقی رضا ارحام صدر در فیلمفارسیهای قبل از انقلاب است.
اما استفاده از بنمایههای کمیک که به دو بخش فیلمنامه و کارگردانی مربوط میشود بدترین بخش تولید سریال ساختمان پزشکان است. به این مفهوم که به نظر میرسد نویسنده و کارگردان برای رسیدن به یک کار کمیک مهمترین اصول اخلاقی و ارزشهای خانواده و جامعه ایرانی را زیر پا گذاشته و خواسته و ناخواسته سعی در القای باوری دیگر در بحث محرمیت داشتهاند. به طوری که اکثر برخوردها و روابط زنان و مردان در این سریال غالباً به برخوردهای جنسیتی تبدیل شده است.
برای نمونه میتوان به سکانسی که پدر خانواده بهعلت شکستگی پا در منزل بستری میباشد و برای فیزیوتراپی وی خانم پرستاری جوان به منزل میآید و در همین حین با تماس تلفنی که از آن مرگ مادر و همسر حریرچیان القا می شود، مریض در اتاقی که تصویری از آن ارائه نمی شود و تنها صدای پدر و پرستار شنیده میشود خیلی زود گریهاش بند می آید و با تکرار دیالوگی شرمآور با صدای بلند میخندد و با پرستار شوخی میکند.
حال این سوال مطرح می شود که جناب آقای ضرغامی در سازمان تحت امر شما چه اتفاقی می افتد که سریال ساختمان پزشکان که قبل از پخش در بیانیه ای از سوی مسئولان شبکه سه سیما به دلایل بار کم طنز و سطح نازل طنز، مورد هجوم قرار گرفتن جامعه روانپزشکان، عدم استفاده از چهرههای شاخص طنز، بازی با اعصاب مردم و . . . از کنداکتور پخش حذف و چهارچرخ جایگزین آن شد، بهیکباره نقاط ضعفش به نقاط قوت تبدیل می شود و مسئولان شبکه سیما دومرتبه بهخاطر تنویر افکار عمومی در بیانیه ای دیگر که به رسانه ها ارسال می کنند به طرفداری از این سریال می پردازند و به کارنامه پربار هنری نویسنده و کارگردان این سریال اشاره میکنند.
آقای ضرغامی، چرا در این سریال توهین و بیمهری به والدین بهخصوص به پدر صورت میگیرد؟ شما اهانت برادران به هم، نگاههای لذتگرای زن و مرد نامحرم به هم، شکستن حریم میان زن و مرد و استفاده مکرر دیالوگ "میزنم تو دهنت! " که تکیه کلام نازنین همسر دکتر افشار است خطاب به شوهرش، روابط غیرعرفی و غیرمنطقی زن و مرد نامحرم مثل رابطه نازنین و هومن (بیژن بنفشهخواه) و دیگر مواردی که بهشکرانه فعالیت های رسانه ملی به وفور در این سریال یافت می شود را چگونه توجیه و تفسیر می کنید؟
آقای ضرغامی، بهتر است بدانید از بس سازمان صدا و سیما در مظان اتهام واقع شده که متاسفانه این باور دارد در ذهنمان شکل می گیرد که خط سیر حرکت رسانه ملی با خط سیر رسانه ها و شبکه های تلویزیونی معاند نظام و ایران و اسلام، با اندکی تفاوت، خواسته یا ناخواسته، در یک جهت قرار گرفته اند.
منبع :پایگاه اطلاعرسانی ندای انقلاب