ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
حضرت در جواب هر سه سوال فرمودند: خداوند به من وحی کرده است، و واسطه بین من و خدا جبرئیل است، و من اعلان کننده پیام خدا هستم و بدون اجازه پروردگارم خبری را اعلان نمی کنم.
حارث گفت: «خدا یا اگر آنچه محمد می گوید حق و از جانب توست سنگی از آسمان بر ما ببار یا عذاب دردناکی بر ما بفرست». و به روایتی: «خدایا، اگر محمد در آنچه می گوید صادق و راستگوست شعله ای از آتش بر ما بفرست» !
همین که سخن حارث تمام شد و به راه افتاد، خداوند سنگی از آسمان بر او فرستاد که از مغزش وارد شد و همان جا او را هلاک کرد. به روایتی دیگر: ابر غلیظی ظاهر شد و رعد و برقی به وجود آمد و صاعقه ای رخ داد و آتشی فرود آمد و همه آن دوازذه نفر را سوزانید.
بعد از این ماجرا، آیه نازل شد: «سَألَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ، لِلکافِرینَ لَیسَ لَهُ دافِعٌ...»، یعنی «در خواست کننده ای عذاب واقع شدنی را درخواست کرد که کسی نتواند آن را دفع کند». پیامبر صلی الله علیه و آله به اصحابشان فرمودند: آیا دیدید و شنیدید؟ گفتند: آری.
با این معجزه، بر همگان مسلم شد که «غدیر» از منبع وحی سرچشمه گرفته و یک فرمان الهی است.