ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
در مورد شهادت امام جواد ( علیه السلام) یک دسته از روایات مىگویند آن حضرت به دست همسرش ام الفضل، دختر مأمون، به اشاره معتصم مسموم گشت. ولى روایتى دیگر مىگوید: بعد از آنکه معتصم امام را به بغداد طلبید... به وسیله «اشناس» شربتى از پرتقال براى امام فرستاد و اشناس به او گفت: پیش از شما امیرالمؤمنین به احمد بن ابى داوود و سعید بن خضیب و گروهى از بزرگان از این شربت نوشانیده و امر کرده است شما هم آن را با آب یخ بنوشید. این بگفت و یخ آماده کرد. امام فرمود: در شب آن را مىنوشم. اشناس گفت: باید خنک نوشیده شود و الان یخ آن آب مىشود و اصرار کرد و امام ( علیه السلام) با علم به عمل آنان آن را نوشید» .
در جاى دیگرى آمده است که ابن ابى داوود بعد از ماجرایى مربوط به قطع دست سارق که امام ( علیه السلام) دیگران را مجاب کرد و معتصم به سخن امام عمل کرد و حرف دیگران را رد کرد، معتصم را به کشتن امام تحریک کرد. ابن ابى داوود مىگوید: «پس به معتصم گفتم: خیر خواهى براى امیرالمؤمنین بر من واجب است و من واجب است و من در این جهت سخنى مىگویم که مىدانم با آن به آتش (جهنم) مىافتم!
معتصم گفت: آن سخن چیست؟
گفتم: (چگونه) امیرالمؤمنین براى امرى از امور دینى که اتفاق افتاده است فقهاء و علماء مردم را جمع کرد و حکم آن حادثه را از آنان پرسید و آنان حکم آن را به طورى که مىدانستند گفتند و در مجلس، اعضاى خانواده امیرالمؤمنین و فرماندهان و وزراء و دبیران حضور داشتند و مردم از پشت در به آنچه که در مجلس مىگذشت گوش مىدادند... آنگاه به خاطر گفته مردى که نیمى از مردم به امامت او معتقدند و ادعا مىکنند او از امیرالمؤمنین شایستهتر به مقام او است، تمامى سخنان آن علماء و فقهاء را رها کرد و به حکم آن مرد حکم کرد؟ !
پس رنگ معتصم تغییر کرد و متوجه هشدار من شد و گفت: خدا در برابر این خیر خواهیت به تو پاداش نیک عطا کند!
پس در روز چهارم یکى از دبیران وزرایش را مأمور کرد تا ابوجعفر ( علیه السلام) را به منزل خود دعوت کند، او چنین کرد ولى ابوجعفر ( علیه السلام) نپذیرفت و گفت: تو مىدانى که من در مجالس شما حاضر نمىشوم. آن شخص گفت: من شما را براى ضیافتى دعوت مىکنم و دوست دارم بر فرش خانه من قدم بگذارى و من با ورود شما به منزلم متبرک شوم. و فلان بن فلان از وزراى خلیفه دوست دارد خدمت شما برسد.
پس آن حضرت ( علیه السلام) به منزل او رفت و چون غذا خورد احساس مسمومیت کرد و مرکب خود را طلبید. صاحب خانه از او خواست نرود، ابوجعفر ( علیه السلام) فرمود: بیرون رفتن من از خانه تو براى تو بهتر است!
پس در آن روز و شب حال او منقلب بود تا اینکه رحلت نمود.
بدینوسیله به اطلاع کلیه وبلاگ نویسان مهدی یاور می رساند که ثبت نام دوره چهارم حلقه وصال از تاریخ 92/7/1 آغاز و تا پایان آبان ماه ادامه دارد و شما مهدی یاوران عزیز می توانید پس از عضویت در این حلقه کار خود را با محوریت موضوعات زیر آغاز کنید:
1. خانواده و تربیت مهدوی
2. اتصال بیداری اسلامی به مهدویت
3. موضوع آزاد مهدوی: امید و انتظار، راه های دوستی با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
برای کسب اطلاعات بیشتر و جهت ثبت نام به سایت جشنواره آخرین امید به نشانی akharinomid.ir مراجعه فرمایید.
[گل] اللهم عجل لولیک الفرج [گل]
سلام دوست عزیز
سایت بسیار قشنگ،جذاب وپرمحتوایی دارید.ما نیز فرومی
علمی ، تخصصی و عمومی، با نام انجمن پارسیان را برای تمام ایرانیان عزیز راه اندازی کردیم.
خوشحال می شویم به جمع دوستانه ما بپیوندید و در گفتگوها و بحث ها و یا کل کل های دخترا و پسرا و نیز سایر مباحث جذاب انجمن شرکت کنی یا دوستانی جدیدی بیابی .فضا برای کار ،دوستی و تفریح مهیاست.
همچنین می تونی در فروشگاه انجمن پارسیان محصولات مجازت رو بفروشی و کسب درآمد قانونی کنی .
اگه دوست داشتی می تونی از مدیر کل سایت، مدیریت انجمنی را درخواست کنید و یا پس از کمی حضور و فعالیت مدیر شوی.
مایه مباهات است دوستان و مدیران لایقی مانند شما در جمع ما باشند.
منتظر حضور سبز شما هستم. موفق باشید.
http://parsianforum.com