علامه مجلسی ره در جلاء فرموده که چون مسلم صدای پای اسبان را شنید دانست که به طلب او آمدهاند گفت: اِنّالله وَ انّااِلَیْه راجِعُونَ و
شمشیر خود را برداشت از خانه بیرون آمد چون نظرش بر ایشان افتاد
شمشیر خود را کشید و بر ایشان حمله آورد و جمعی از ایشان را بر خاک
هلاک افکند و به هر طرف که رو میآورد از پیش او
میگریختند تا آنکه در چند حمله چهل و پنج نفر ایشان را بعذاب
الهی واصل گردانید، و شجاعت و قوت آن شیر بیشة هیجاء به مرتبهای
بود که مردی را بیکدست میگرفت و بر بام میافکند تا آنکه بکر بن
حمران ضربتی بر روی مکرم او زد و لب بالا و دندان او را افکند و
باز آن شیر خدا بهر سو که رو میآورد کسی در برابر او
نمیایستاد چون از محاربة او عاجز شدند بر بامها برآمدند و سنگ و
چوب بر او میزدند و آتش برنی میزدند و بر سر آنسرور میانداختند
ادامه مطلب ...