ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
همانا فاطمه نامیده شد چون خلق از معرفت و شناخت نسبت به عظمت و شخصیت و مراتب وجودى او دورند...
صدای شیعه: انسان هر چه بیشتر در دریای فحص از ذات وجود گرانقدر فاطمه زهرا علیهاسلام غرق می شود، تنها بر حیرتش افزوده می گردد زیرا شخصیت امابیها به تنهایی، در میان تمام کسانی که خداوند متعال آفریده است نمود آشکار عجز اندیشه انسان و عدم تعالی ادراک نسبت به اوست، شخصیتی عظیمتر از آنکه در هیچ نظریه ای بگنجد و اجلّ از آنکه ظرفیت بشر گنجایش فهم آن را داشته باشد.
انسان اندیشمند و عالم هر اندازه خود را برای تحقیق و کاوش در این راه به رنج بیفکند و تلاش و کوشش نماید تا شخصیت این بانوی بزرگ را، ولو اجمالا، از تمام ابعاد ترسیم کند، سرانجام ناگزیر اقرار می کند که عقول بشر از دستیابی به غایت وجودی آن حضرت ناتوان است؛ زیرا همه یافته های پژوهشگران -که در طول زمان به آن می رسند- چه در راستای تثبیت جایگاه و چه در زمینه برتری این بانوی بزرگ، پس از آن با ده ها رد، اشکال، اصلاح و بازنگری مواجه می شود که: نتیجه تحقیقات در این زمینه وافی نیست و یا دستاورد تحقیقی در آن زمینه دیگر کامل به نظر نمی رسد؛ به همین جهت، پیوسته نتایج کاملتر و ابعاد گویاتری برای اثبات این مقام رفیع و فضیلت منیع پیشروی انسان وجود دارد. نتایجی که توسط نسخ خطی و گنجینه های به ارث مانده زمانی بعدتر آشکار می شود و با افزایش اطلاعات و داده ها، محققان را یاری می رساند. چه بسیار اتفاق افتاده است کسی که به سیره زندگانی فاطمه زهراء علیهاسلام آگاهی کامل داشته و در این زمینه متخصص بوده، پس از صرف عمری دراز در تحقیق و پژوهش که موفق به استنتاج عقایدی پیرامون زندگانی این حضرت شده و گمان کرده به نکاتی از کنه وجودی ایشان دست یافته؛ چشمش در نسخه خطی تازه کشف شده ای، به یک حدیث درباره ایشان می افتد و موجب می شود توازن فکر و اندیشهاش تا بدانجا دچار دگرگونی شود که درمییابد از دریای عظمت او، تنها کمتر از یک قطره برگرفته و در حقیقت، نتایج او ناتمام و چه بسا ناقص است! زیرا هنوز نتایجی بیشتر از آن نتایج وجود دارد و آن «بیشتر»، عظیم تر از تصورات اوست!
ای مظهر آدینه ام .......... من عاشق دیرینه ام
عشقت شفای سینه ام ......... مهدی بیا مهدی بیا
دست من و دامان تو .......... جان جهان قربان تو
چشم من و احسان تو ........... مهدی بیا مهدی بیا
ای دلبر دور از نظر ......... ای شاهد والا گوهر
ای منتظر ای منتظر ......... مهدی بیا مهدی بیا
ای سید و سالار من ......... ای حجت دادار من
ای رهبر غمخوار من ............ مهدی بیا مهدی بیا