پایگاه اینترنتی قائم المنتظر (عج)

پایگاه اینترنتی قائم المنتظر (عج)

قال رسول الله (ص) : فاطمة بضعة منی فمن آذاها فقد آذانی
پایگاه اینترنتی قائم المنتظر (عج)

پایگاه اینترنتی قائم المنتظر (عج)

قال رسول الله (ص) : فاطمة بضعة منی فمن آذاها فقد آذانی

اغاز دور جدید فعالیت سایت خبری آینده نیوز

به گزارش «شیعه نیوز» پس از 8 ماه که از فیلترینگ سایت اینده نیوز گذشت این سایت فعالیت خود را از سر گرفت . در اطلاعیه این سایت خبری آمده است: با توجه به متوقف شدن فعالیت سایت آینده در 22 بهمن ماه سال گذشته که با نظر مسئولان امنیتی و پس از بازداشت فواد صادقی انجام شد، این سایت از دهم مهر ماه مجددا فعالیت خود را از سر می گیرد. گفتنی است توقف فعالیت سایت آینده دو ماه پس از فیلتر شدن آن انجام شد و حتی پس از آن که صادقی در   اسفندماه سال گذشته با قید وثیقه آزاد شد نیز با نظر دستگاههای امنیتی ادامه یافت.   

 

با این وجود سرانجام کمیته تعیین مصادیق پایگاههای غیرمجاز اینترنتی در جلسه مورخ 13مرداد با رفع فیلتر این سایت موافقت کرد و پس از اجرای این حکم در شهریور ماه مسئولان سایت آینده تصیم به راه اندازی مجدد آن گرفتند. در اطلاعیه آغاز به کار این سایت خبری، فعالیت در جهت اطلاع رسانی سالم و درچارچوب موازین اخلاقی و قانونی، به عنوان رویه این رسانه اعلام شده است.   

 وبلاگ قائم المنتظر ضمن تبریک مجدد امیدوار است این سایت خبری بتواند در راستای خدمت به مکتب حقه تشیع چون قبل قدمهای خوبی را بردارد که انچه برای ما در اخرت راه گشا خواهد بود میزان خدمت و ارادت حقیقی به اهل بیت عصمت وطهارت است نه چیز دیگر ..

عاقبت دشمنی ‌با امام‌حسین(علیه السلام)‌ دراین‌دنیا

عبد بطّاط خبرنگار و عکاس جنگی عراقی داستان غم انگیز عاقبت شوم سرتیپ عراقی که عزادارن امام حسین(ع) را در حسینیه آبادان به توپ بست، را منتشر کرد. به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از مشرق، ویژه نامه دفاع مقدس همشهری نوشت: عبد بطّاط خبرنگار و عکاس جنگی عراقی بوده است که در سال‌های جنگ به همراه یگان‌های ارتش عراق به عکاسی می‌پرداخته است. او در سال 1994 با سرتیپ فوزی السعد در بغداد ملاقاتی داشته است که مطالب زیر حاصل آن دیدار است. سرتیب فوزی السعد فرمانده توپخانه مستقر در السیبه بود. او مسئول به توپ بستن حسینیه آبادان در شب عاشورا است. وقتی دستور آتش‌ توپخانه از بغداد آمد، سرتیب احمد علوان سرپیچی کرد. او همان روز با یک جیپ به عقبه منتقل شد و به زندان افتاد. پس از او سرتیپ فوزی السعد فرماندهی توپخان را به عهده گرفت. خبر این بود که هنگام نماز مغرب بخش اعظمی از نیروهای ایرانی برای اقامه نماز مغرب و عزاداری در شب عاشورا در حسینیه اجتماع خواهند کرد. آبادان در محاصره عراقی‌ها بود. عبد گفت: من آنجا بودم. بعد از خلع سرتیب احمد علوان کسی جرأت سرپیچی نداشت. همه می‌دانستند که به توپ بستن حسینیه آن هم هنگام اقامه نماز کاری غیر انسانی و غیر شرعی است. با این حال سرتیب جانشین دستور آتش را صادر کرد و حسینیه دقیقاً در هنگام نماز مغرب و در شب عاشورای سال 1981 (1360)به توپ بسته شد. خبری که نیروهای نفوذی عراق دادند حاکی از آن بود که گلوله‌باران توپخانه باعث شهادت و زخمی شدن بیش از 200 نفر در آن شب شد. عبد گفت: سالها از جنگ گذشت. می‌خواستم بدانم سرتیب فوزی کجاست و چه می‌کند. آدرس او را در بغداد و در منطقه‌ای فقیرنشین در حومه شهر پیدا کردم و به سراغش رفتم. شنیده بودم که او بیمار است. وقتی او را دیدم باور کردنی نبود. دو پای او قطع شده بود و دست راستش از کتف کنده شده بود. انگار دست راستش را همراه با بخشی از سینه‌ تراشیده بودند. مرا که دید زار زار مثل بچه گریه کرد. می‌خواستم از او بپرسم آن حادثه در شب عاشورا را یادت هست. اما او خودش بلافاصله قبل از هر سؤالی گفت: آن شب را یادت هست؟ 13 سال است با این وضع تاوان یک دستور و به توپ بستن حسینیه را می‌دهم. عبد گفت: برایم عجیب بود که او در فقر کاملی به سر می‌برد.

السلام علیک یا بقیه الله فی عرضه

 

 

شاید این جمعه بیاید.... شاید....

کرامات حضرت مهدی >> نذر چهل شب چهارشنبه

اهل نوشهر مازندران هستم که در حال حاضر ساکن تهران و کارمند اداره آموزش و پرورش می باشم. سال 1374 فرزند 21 ساله ام از ناحیه پا احساس درد شدیدی کرد. دکترها می گفتند که چیز خطرناکی نیست، بلکه نوعی احساس عضلانی است.

خرداد همان سال، دردِ پا به همه اعضایش سرایت کرد و با سردرد شدیدی همراه شد که در نهایت منجر به فلج شدن تمام بدنش گردید. سرانجام بعد از آزمایش ها و معاینه های متعدد و سی.تی.اسکن که در بیمارستان «امام حسین (علیه السلام)» انجام شد، گفتند که داخل بدن فرزندم ضایعاتی مشاهده شده است که باید بستری شود.

مدتی در آن جا بستری بود، ولی باتوجه به شدّت و سرعت بیماری با مشورت پزشکان معالج، او را به بیمارستان «شهدای تجریش» و سپس به بیمارستان «مدرّس» منتقل کردیم. بعد از انجام آزمایش های تخصصی اعلام کردند که او سرطان مغز و استخوان دارد و بیش تر از شش ماه زنده نخواهد ماند.

نمی دانم چرا و چطور، امّا به دلم افتاد که جگر گوشه ام را به مسجد جمکران بیاورم و آوردم و برای شفای او به آقا امام زمان (علیه السلام) متوسّل شدم. شانزده روز در مسجد بودیم. طی این مدّت خواب دیدم که باید فرزندم را به بیمارستان برگردانم؛ حتی خودش هم خواب دیده بود که امام زمان (علیه السلام) یک قرآن به او داده و فرموده بود: «آن را بخوان و ختم کن!»

او را به بیمارستان برگرداندم. دکتر موسوی، فوق تخصص جراحی عمومی با آزمایش های مجدد تشخیص داد که غدّه ای در قسمت لگن وجود دارد که باید عمل شود. همان موقع نذر کردم که چهل هفته، شب های چهارشنبه به مسجد مقدّس جمکران بروم؛ به این امید که فرزند جوانم بهبود یابد.

عمل جراحی انجام شد، ولی با وجودی که پزشکان می گفتند عارضه با عمل جراحی برطرف شده است، امّا فرزندم همچنان فلج باقی مانده بود!

بعد از چند روز، پزشک جراح اعلام کرد که وضعیت غدّه به گونه ای است که برایشان مثل یک معمّا شده است؛ غدّه به صورت توده ای فشرده درآمده بود که این مسأله از نظر آنها غیر قابل تصوّر بود. او را به قصد توسّل به امام هشتم، علی بن موسی الرضا (علیه السلام) به مشهد مقدّس بردم. مدّت یک ماه که در جوار پاک آن حضرت بودیم، آمدن به مسجد مقدّس جمکران را در شب های چهارشنبه ترک نکردم و هر هفته از مشهد به قم می آمدم.

بعد از مدتی به تهران برگشتیم و طبق توصیه پزشک ها شیمی درمانی را شروع کردیم که این کار هم نتیجه ای نداد، امّا با عنایتی که در خواب به فرزندم شده بود، همچنان به معجزه ای از طرف حضرت ولی عصر (علیه السلام) امیدوار بودیم و شب های چهارشنبه به مسجد مقدّس جمکران می آمدم که با تمام شدن چهل هفته، نتیجه گرفتم و فرزندم شفا گرفت! در حالی که پزشکان از ادامه حیات فرزندم مأیوس شده بودند، ولی به لطف خدا و عنایت حضرت ولی عصر (علیه السلام) فرزندم بعد از گذشت چند سال در صحت و سلامت زندگی می کند.
 

 


دکتر محسن توانانیا، پزشک دارالشفای حضرت مهدی (علیه السلام)، درباره شفای ط.م اظهار می دارد:

«بیمار مورد نظر در تاریخ 14/7/1375 در سن 21 سالگی به علّت درد شدید در ناحیه لگن و پا به بیمارستانی در تهران مراجعه کرده است. بیمار سر درد پیشرونده ای هم داشت؛ طوری که به سختی راه می رفت و مجبور به استفاده از عصا شده بود. در بررسی های انجام شده از طریق سی.تی.اسکن، توده هایی در داخل لگن مشخص شده بود که با بررسی بیش تر ثابت شد که دردهای شدید بیمار ناشی از انتشار بدخیمی از استخوان ها در سایر قسمت های بدن بوده است.

بعد از انجام جراحی نتیجه به تومور بدخیم و درگیری استخوان ها منتهی گردید که معمولا در این موارد پیشرفت بیماری چنان سریع است که حتی با بهترین اقداماتِ درمانی، طول عمر بیمار کوتاه خواهد بود؛ در حالی که در بررسی های به عمل آمده از بیمار مورد نظر که دو سال بعد، به وسیله سی.تی.اسکن انجام شد، هیچ اثری از بیماری در هیچ نقطه ای از بدن او مشاهده نشده است

نظر کارشناسی خانم دکتر ادیبی در مصاحبه ای با امور فرهنگی مسجد مقدس جمکران:

واحد ارشاد:

با توجه به تخصص حضرتعالی و بررسی هایی که روی پرونده بیمار مذکور انجام داده اید، لطفاً بفرمایید که مداوای این گونه بیماری به صورت طبیعی چند درصد امکان دارد؟

دکتر ادیبی:

این بیماری وقتی به صورت گسترده و به اصطلاح ما «متاستان» شده باشد و درگیری های گوناگون در نواحی مختلف ایجاد کرده باشد، انتظار می رود که حتّی با بهترین درمان ها طول عمر بیمار خیلی کوتاه باشد، ولی در مورد ایشان شفا تحقق یافته است.

واحد ارشاد:

فرمودید که درمان طبیعی این بیمار امری غیر عادی بود، آیا مورد خاصی در پرونده ایشان ملاحظه ننمودید؟

دکتر ادیبی:

همان طور که خدمتتان عرض کردم، وقتی این پرونده را مطالعه می کردم با توجه به این که در تشخیص بیماری هیچ تردیدی نبود و توسط پاتولوژیست بررسی شده بود، بنابراین فکر نمی کنم هیچ تردیدی در تشخیص این بیماری وجود داشته باشد. لذا با توجه به این که آزمایش ها نشان می دهد مراکزی از قسمت های مختلف بدن بیمار باهم درگیر بوده اند، یقیناً مسأله درمانش یک پدیده طبیعی نبوده است. 
منبع:

شبکه امام مهدی عجل الله تعالى فرجه الشریف