ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله به خیبر رسیدند, پرچم را به دست ابوبکر دادند و او را همراه جمعی به سمت خیبر فرستادند. ولی او ایستادگی نکرد و فرار کرد. دفعه دوم رسول الله صلی الله علیه و اله عمر را به همراه جمعی به خیبر فرستادند ولی او نیز فرار کرد. (1)
پیغمبر اکرم - صلّى اللّه علیه وآله - فرمود:
فردا مردى را به سوى قلعه مى فرستم که خدا و پیغمبر را دوست دارد، و خدا و پیغمبر هم او را دوست دارند و از جنگ روى برنمى تابد. و خداوند قلعه را به دست او بگشاید.
سربازان هر کدام امید داشتند که آن فاتح آن باشند. على - علیه السّلام - در آن روز مبتلا به دردِ چشم بود. پیغمبر اکرم - صلّى اللّه علیه وآله - به او فرمود: حرکت کن .
على - علیه السّلام - گفت : یا رسول اللّه ! جایى را نمى بینم .
پیغمبر اکرم - صلّى اللّه علیه وآله - آب دهان مبارک خود را به چشم على - علیه السّلام - کشید و پرچم اسلام را به دستش داد.
على - علیه السّلام - عرض کرد: یا رسول اللّه ! به چه چیز جنگ کنم !
فرمود: به اینکه بگویند: اشهد ان لااله الاّ اللّه و اشهد انّ محمّداً رسول اللّه وقتى که این را گفتند، خون و مالشان از طرف من محترم است . مگر اینکه حق آن را ادا نکنند، حساب آنها هم با خداست . على - علیه السّلام - به ملاقات یهودیان خیبر رفت و فتح کرد. (2)
اسناد:
(1) این حدیث را حاکم نیشابورى در کتاب خود، به همین نحو که گفتیم نقل کرده است . سپس مى گوید: این حدیث با سند صحیح نقل شده است ، ولى بخارى و مسلم روایت نکرده اند! - ذهبى با تصریح به صحت آن در تلخیص مستدرک آورده است. فرار أبو بکر و عمر در روز خیبر: راجع: ترجمة الامام على بن أبى طالب من تاریخ دمشق لابن عساکر ج 1 / 169 ح 233 و 234 و 235 و 236 و 240 و 241 و 247 و 261 و 262 ط 1، مناقب على بن أبى طالب لابن المغازلى ص 181 ح 217 ط 1، خصائص أمیر المؤمنین للنسائی ص 52 و 53، أسد الغابة ج 4 / 21، مسند أحمد ج 6 / 353، البدایة والنهایة ج 4 / 186، الغدیر ج 1 / 38، مجمع الزوائد ج 9 / 122 و 124، مصنف ابن أبى شیبة ج 6 / 154، الصحیح من سیرة النبی الاعظم ج 3 / 282، تذکرة الخواص، مسند البزاز ج 1، الکامل لابن الاثیر ج 2 / 149, ترجمة الامام على بن أبى طالب من تاریخ دمشق لابن عساکر ج 1 / 177 ح 242 و 243 و 247، شذرات الذهبیة لابن طولون ص 52.
(2) این حدیث در بسیاری از کتب روایی و تاریخی آمده است که ما در اینجا فقط به گوشه ای از آنها اشاره می کنیم: فرائد السمطین ج 1 / 259 ح 200، المعجم الصغیر للطبرانی ج 2 / 100، مجمع الزوائد ج 6 / 151، المستدرک للحاکم ج 3 / 38، عیون الاثر ج 2 / 132، ترجمة الامام على بن أبى طالب من تاریخ دمشق لابن عساکر ج 1 / 163 ح 227 و 228 و 229 و 230 و 231، تذکرة الخواص للسبط بن الجوزى ص 24 ط الحیدریة، صحیح البخاری ج 5 / 22، صحیح مسلم ج 7 / 121 ط العامرة بمصر، خصائص النسائی ص 55 ط الحیدریة، السنن الکبرى للبیهقی ج 9 / 106، حلیة الاولیاء ج 1 / 62، ینابیع المودة ص 48 ط اسلامبول
سلام علیکم اگر مایل به دریافت احادیث اهلبیت علیهم السلام به صورت smsهستید نام شهر و استان خود را به 3000520444 ارسال نمایید و جهت بهره بیشتر از احادیث و تقویم شیعه و...آدرس ایمیل خود را به شماره فوق ارسال نمایید ودر صورت امکان به دوستان اطلاع رسانی نمایید. اجرتان با مادر سادات.
سلام
بهتر است به جای تبادل طعن و لعن و آب بازی خواندن وضو و بتخانه نامیدن مساجد پیروان لا اله الا الله،نوع رفتار قرآنی و سیره صلحا و امامان را پیش بگیریم و با کنار نهادن سوء ظن و بدگمانی،سعی در تفاهم و مهربانی بورزیم.مهر و وفا اگر بورزی نکوست/ور نه هر که تو بینی ستمگری داند! این ها را حسب وظیفه در پاسخ کامنتی که روی وبلاگم گذاشتی نوشتم.رحمت خدا بر اهل بیت تا هر گاه که شیعه نمایان صحابه و خلفا را لعن و سب می کنند!