پایگاه اینترنتی قائم المنتظر (عج)

پایگاه اینترنتی قائم المنتظر (عج)

قال رسول الله (ص) : فاطمة بضعة منی فمن آذاها فقد آذانی
پایگاه اینترنتی قائم المنتظر (عج)

پایگاه اینترنتی قائم المنتظر (عج)

قال رسول الله (ص) : فاطمة بضعة منی فمن آذاها فقد آذانی

فدک سند مظلومیت حضرت زهرا سلام الله علیها (قسمت دوم+منابع)

 

ابوبکر طلب شاهد میکند !!!

صاحب تشیید المطاعن بیست و پنج کتاب از منابع اهل سنت را نام می برد که مساله شهادت درباره فدک در آنها یاد شده است. در کتاب السقیفه و فدک ص103 چنین آمده است: فقالت فاطمه ان فدک وهبها لی رسول الله قال ابوبکر: فمن یشهد بذلک؟... یعنی : فاطمه سلام الله علیها فرمودند: فدک را رسول خدا به من بخشیده است. ابوبکر گفت: چه کسی به آن شهادت می دهد ؟!!!

احتجاج امام علی علیه السلام و ابوبکر در رابطه با شاهد

امام علی علیه السلام به خلیفه گفت: هرگاه مدعی مالی باشم که دردست مسلمان دیگری است از چه کسی شاهد میخواهی؟ از من که مدعی هستم یا از کسی که در تصرف اواست؟

گفت:از تو که مدعی هستم.

حضرت فرمود: مدتهاست که فدک در اختیار و تصرف فاطمه سلام الله علیها است و در زمان حیات رسول خدا صلی الله علیه و اله مالک آن شده است. پس چرا از او بینه و شاهد می طلبی؟ ابوبکر ساکت شد. (بحارالانوار ج29ص129 به نقل از احتجاج طبرسی)

طبق روایت طبرسی عمر که در مجلس حاضر بود دید کسی یارای پاسخ دادن به امیرالمومنین علیه السلامرا ندارد و ممکن است برای ابوبکر گران تمام شود. عمر گفت: یا علی! ما توان بحث با تو را نداریم. باید شاهد بیاوری و گرنه نه تو و نه فاطمه حقی بر فدک نخواهید داشت 

امتناع ابوبکر از پس دادن فدک با تمسک به حدیثی جعلی

بعد از اینکه ابوبکر فدک را غصب کرد. اهل بیت علیهم السلام از او خواستند که زمین را پس دهد. اما او زمین را پس نداد. درکتب اهل سنت در رابطه با امتناع ابوبکر چنین آمده است:

فابی ابوبکر ان یدفع الی فاطمة شیئا.

یعنی: پس ابوبکر از استرداد اموالی که فاطمه سلام الله علیها از او مطالبه نمود امتناع ورزید و چیزی از آن اموال را به فاطمه سلام الله علیها پس نداد. (16)

ابوبکر برای پس ندادن اموال حضرت زهرا سلام الله علیها استناد به یک روایت جعلی کرد و ادعا کرد از پیامبر صلی الله علیه و اله شنیده است: لانورث ما ترکنا صدقة. یعنی: از ما گروه انبیاء ارثی برده نمیشود. آنچه از اموال ما باقی می ماند حکم صدقه را دارد.

ابن شبه از عایشه روایت میکند:

فاطمه سلام الله علیها کسی را نزد پدرم (ابوبکر) فرستاد و سه چیز از او مطالبه کرد:

1-صدقه رسول الله صلی الله علیه و اله در مدینه 2-باقیمانده خمس خیبر 3-فدک. اما پدرم به او گفت:

رسول خدا گفته: لا نورث ما ترکنا صدقه... . فاطمه از پدرم (ابوبکر) خشمگین شد و تا پایان عمر خویش با او سخن نگفت و هنگامی که از دنیا رفت علی بر او نماز خواند و او را شبانه دفن کرد و پدرم را خبر نکرد.

(تاریخ مدینه منوره ج2ص196) 

پاسخ حضرت زهرا سلام الله علیها به حدیث جعلی ابوبکر (خطبه فدکیه)

حضرت زهرا سلام الله علیها جهت رسواسازی دستگاه حاکم و تبیین مواضع غیر شرعی آنان در مواجهه با مطالبات مالی دختر رسول خدا صلی الله علیه و اله به ویژه ادعای شگفت انگیز خلیفه در خصوص ارث به مسجد رفت و خطبه ای طولانی در حضور خلیفه و مهاجرین و انصار حاضر در آنجا ایراد فرمود.

این خطبه بعدها به خطبه فدکیه شهرت یافت. چرا که در مراحل پایانی مطالبه میراث و آستانه تحقق غصب فدک (یعنی بلافاصله پس از آگاهی حضرت صدیقه طاهره از تصمیم خلیفه مبنی بر مصادره آن) ایراد گردید. این خطبه در بلاغات النساء نوشته ابن طیفور و همچنین مقتل الحسین خوارزمی که از کتب اهل سنت میباشد آمده است.

حضرت صدیقه طاهره در فرازهایی از این خطبه با صراحت به ماجرای ارث اشاره نموده و افشاگرانه می فرماید:

"آیا با آگاهی (وازروی عناد) کتاب خداوند را رها کردید و آن را در پشت سرتان نهادید (وبه احکام آن عمل نمی کنید و مرا از ارث محروم می سازید مگر نشنیده اید) که خداوند تبارک و تعالی میفرماید:

{وسلیمان از پدرش داود ارث برد} و (باز در آن هنگام که) خداوند حکایت یحیی فرزند زکریا را بازگو می نماید میفرماید: {پس خدایا مرا از لطف خاص خویش فرزند و جانشینی صالح عطا فرما تا وارث من و خاندان یعقوب باشد.}

و نیز میفرماید: {وبه حکم کتاب خدا خویشاوندان (در ارث بردن از یکدیگر نسبت به غریبه ها) اولویت دارند 

ومیفرماید: {خداوند شما را در مورد فرزاندانتان سفارش میکند که سهم پسر برابر سهم دو دختر است}

همچنین میفرماید: {هرگاه (یکی از شما را مرگ فرا رسد و) مالی برجای نهد. درباره پدر و مادر و خویشان به نیکی وصیت کند که این شایسته پرهیزگاران است.}

شما به خیال باطل خویش پنداشته اید که من هیچ بهره و ارثی از پدرم ندارم و هیچ قرابت و خویشاوندی بین ما برقرار نیست! آیا خداوند آیه ای را به شما اختصاص داده که پدرم را از آن خارج نموده است؟ یا (در مورد من و پدرم میگویید) که (آن دو) پیروان دو کیش و دو مذهب هستند و از یکدیگر ارث نمی برند؟ آیا من و پدرم اهل یک آیین نیستیم؟ یا این که (ادعا میکنید) شما از (پدرم) رسول خدا به خاص و عام قرآن آگاه ترید؟ آیا حکم جاهلیت را می جویند؟ برای مردم دارای یقین چه کسی حکمش بهتر از حکم خداوند است؟ آیا رواست که میراث من به جور و ستم از من ستانده شود؟ و ستمگران به زودی در می یابند که چگونه بازگشتی خواهند داشت؟! " (17)

در تاریخ آمده است که مخاطبان این سخنرانی علنی سخت تحت تاثیر قرار گرفتند: و لم یر الناس اکثر باک و لا باکیة منهم یومئذ. یعنی مردم گریان تر از آن روز دیده نشدند. (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج16ص212)

افشاگری حضرت زهرا سلام الله علیها موجب شد تا همگان حقیقت را دریابند و در نتیجه جو حاکم بر علیه ابوبکر (غاصب فدک) بشود. ابوبکر که این وضعیت را بسیار خطرناک و علیه حکومت می دید شروع به سخنرانی تهدید آمیز و جدی کرد 

حکایتی شگفت انگیز

درکتاب نزهة الکلام به نقل از ابن عباس آمده است: روزی به خانه ابوبکر رفتم عمر بن خطاب و چند نفر دیگر آنجا بودند. ناگاه پیرمردی وارد شد و سلام کرد. جوابش دادیم. ابوبکر گفت: ای پیرمرد بنشین. پیرمرد تکیه بر عصا نمود و گفت: من قصد حج دارم و مرا همسایه ای است که به من گفت: تو به حج می روی پس پیغام مرا به خلیفه رسول خدا برسان. گفت: بگو من زنی ضعیفه ام و مرا پدری بود که یاری ام می داد. پس پدرم وفات یافت و مزرعه ای برای من گذاشت که وجه معاش من و فرزندانم از آن بود. امیر آن شهر مزرعه را از من گرفت و یکی از عمال خود را بر آن گماشت تا درآمد آن را بگیرد و به او برساند و از آن هیچ به من و فرزندانم نمی دهد.

ابوبکر گفت: کراهت باد آن غاصب فاجر را. عمر گفت: ای خلیفه رسول خدا! کسی را بفرست تا آن ظالم فاجر را به سزای خود برساند.

ابن عباس گوید: پس دیدم که پیرمرد بازگشت و گفت: نعوذبالله من حقد الله فمن اظلم ممن یظلم بنت رسول الله ص. یعنی: "پناه می برم به خدا از دشمنی و عداوت خدا.چه کسی از ظلم کننده بر دختر رسول خدا ظالم تر و فاجر تر است؟" و از آن خانه بیرون رفت.

ابوبکر گفت: او را برگردانید و کسی را دنبال او فرستاد. اما پیرمرد را ندیدند.

ابن عباس گفت: خدمت امیر المومنین علیه السلامرسیدم. حضرت از این داستان پرسید و سپس فرمود: او خضر پیامبر بود. (18) 

آرزوی ابوبکر

در برخی روایات آمده است که ابوبکر هنگام موت می گفت: ای کاش سه کار نکرده بودم: 1-فدک را از فاطمه سلام الله علیها نگرفته بودم. 2-از لشکر اسامه تخلف نکرده بودم. 3-خالد بن ولید را برای قتل مالک بن نویره نفرستاده بودم. (19)

این گوشه ای بود از جنایات خلفا در حق حضرت زهرا سلام الله علیها که خدمتتان بیان شد. مطمئن هستم که این بنده کوچک نتوانسته است که حق مطلب را ادا کند. برای اطلاع بیشتر در این زمینه میتوانید به  کتاب "عبور از تاریکی" نوشته علی لباف می باشد. 

خطبه فدکیه

 با توجه به اهمیت بالای خطبه فدکیه قسمتی از این خطبه را در اینجا قرار میدهم. و امیدوارم تمامی مسلمانان جهان با این خطبه مهم آشنا شوند. زیرا که حضرت زهرا سلام الله علیها اولا: حقانیت امیرالمومنین علی علیه السلام را بیان کرده اند. و ثانیا: باطل بودن عمر وابابکر را اثبات کرده اند. وحضرت در این خطبه به صراحت عمر و ابابکر را گمراه و ضال و اهل آتش معرفی می کنند. و جالب اینجاست که این خطبه در کتب اهل سنت به وفور یافت میشود.  همانطور که در خطبه میخوانیم حضرت فرمودند: 

"اندوهی که در سینه‏ ام موج می‏زند، بیرون ریختم، تا با شما اتمام حجت کنم و عذری برای کسی باقی نماند..." و حقیقت این است که با این خطبه حجت برای همگان تمام شده است. پس به اهل سنت به می گوییم: کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ 

اعلموا انّی فاطمة

"ای مردم بدانید من فاطمه ام و پدرم محمد که فرستاده پروردگارتان و خاتم پیامبرانتان است. کلام اول و آخر من این است. و در این مطلب اشتباه نمیکنم و آنچه انجام میدهم گزاف نیست. و سخن به دروغ نمیگویم. پس با گوشهای شنوا و قلبهای آگاه سخن مرا بشنوید !"

امام علی علیه السلام در تبلیغ رسالت

…"تا آنکه خداوند به برکت پیامبرش حضرت محمد شما را بعد از این همه سختیها نجات داد. و بعد از آنکه او گرفتار پهلوانان کفار و گرگان عرب و گردنکشان اهل کتاب گردید. هرگاه که آتش جنگ را افروختند خداوند آن را خاموش می نمود. و هر زمان که قدرت پیروان ضلالت ظاهر می شدیا دشمنان مشرک دهان خود را برای از بین بردن شما از میکردند. برادرش علی را برای نابودی آنان به عمق دهانشان می افکند. او هم تا گوشهای آنان را پایمال نمیکرد و آتش آنان را با تیزی شمشیرش خاموش نمی نمود باز نمیگشت. او (علی ع) کسی بود که در راه خدا سختی و مشکلات را تحمل می کرد و استقامت از خود نشان می داد و نزدیکترین اشخاص به پیامبر و سرور اولیای خدا بود. در راه خدا کمر همت بسته بود و دلسوزانه وبا جدیت و تلاش پیگیر عمل میکرد. و درراه خدا سرزش ملامت کنندگان تاثیری در او نداشت. و این درحالی بود که شما در زندگی راحت و در کمال آرامش و امنیت و نشاط بودید. و در رفاه زندگی خوشی را میگذراندید.  

رفتار مردم بعد از شهادت پیامبر صلی الله علیه و اله

"هنگامی که خداوند جایگاه انبیاء و منزلگاه برگزیدگانش را برای او اختیار نمود و آنچه به او وعده داده بود به اتمام رساند کینه و دشمنی ناشی از نفاق شما ظاهر گردید. و پوشش دین کهنه شد و جامه اش مندرس و استخوانش ضعیف گردید. و آن قدرت ضعیف از بین رفت. خشم فرو خورده گمراهان به تکلم در آمد و گمنام ذلیلان ظاهر شد. و شخص مورد قبول اهل باطل (ابوبکر) صدا درآورد و در عرصه شما قدرت نمایی کرد...به ظاهر طرفداری از دین می نمایید در حالیکه در باطن به نفع خود عمل میکنید و نسبت به اهل بیت و فرزندانش با حیله و نیرنگ رفتار میکنید. ما در مقابل اذیتهای شما صبر میکنیم مانند صبر کسی که با چاقوهای بزرگ و پهن اعضایش را قطعه قطعه کنند و تیزی نیزه را در بدنش فرو برند 

فدک و ارث

"شما می‏پندارید که ما ارثی نداریم؟ «مگر رسم جاهلیت را می‏جویید؟ برای مردم دارای یقین چه حکمی از حکم خداوند بهتر است؟» آیا آگاه نیستید؟ چرا، آگاهید و همچون آفتاب درخشان برای شما روشن است که من دختر آن پیامبر هستم.

شما ای مسلمانان! آیا رواست که میراث پدرم به زور از من ستانده شود؟

آه! دردا! ای گروه مهاجر! چقدر عجیب و در عین حال سخیف است که ارث پدرم مورد دستبرد و تجاوز قرار گیرد و من از آن محروم بمانم؟

ای فرزند ابوقحافه (ابوبکر)! خداوند گفته که تو از پدرت ارث بری و من از پدرم ارث نبرم؟ «چه سخن ناروایی!» آیا از سر عناد و لجاج کتاب خدا را ترک و به پشت سر افکنده‏ای؟

در حالی که او می‏فرماید: «سلیمان از پدرش داود ارث برد.» و یا آنجا که داستان یحیی فرزند زکریا- که درود خداوندی شاملشان باد- را بازگو می‏کند، می‏فرماید: «مرا از جانب خود فرزندی عطا کن که وارث من و خاندان یعقوب باشد» و نیز می‏فرماید:

هرگاه یکی از شما را مرگ فرا رسد و مالی بر جای نهد درباره پدر و مادر و خویشان به دیده‏ی انصاف سفارش کند که این شایسته‏ی پرهیزگاران است.

شما به خیال باطل خود چنین پنداشتید که من هیچ بهره و ارثی از پدرم ندارم؟ و هیچ خویشاوندی و قرابتی میان ما وجود ندارد؟ آیا خداوند آیه‏ای در خصوص شما فرو فرستاده که پدرم از آن خارج است؟ یا بر این رای و نظرید که و من و پدرم هر یک به آیینی جدا سر نهاده‏ایم؟ یا اینکه دعوی آن دارید که از پدرم و پسر عمویم به خاص و عام قرآن آگاهتر هستید؟

حال که چنین است بگیر آن شتری را که آماده است و مهارزده و بر آن سوار شو!

لیکن بدان در روز برپایی رستاخیز تو را دیدار می‏کند و بازخواستت می‏نماید و آن روز چه روزیست! در آن ساعت «گمراهان زیان خواهند دید» اما چه سود که پشیمانی فایده‏ای نخواهد داشت.  که برای هر خبر زمانی معین است و به زودی خواهد دانست که چه کسی به عذابی‏که خوارش می‏سازد، گرفتار می‏آید و یا عذاب جاوید بر سر او فرود می‏آید 

سپس حضرت فاطمه علیهاالسلام گروه انصار را مخاطب قرار داده فرمودند:  

ای جوانان و ای بازوان توانمند ملت و یاران اسلام، این سهل‏انگاری شما در ستاندن حق من از چیست؟ این چه سستی است که در برابر ستمی که بر من شده، روا می‏دارید؟ آیا پدرم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نمی‏فرمود: بزرگداشت مرد را درباره‏ی فرزندان هم باید پاس داشت؟ چه زود اوضاع را واژگون نمودید و به بیراهه گام نهادید...

 هیهات! پسران قیله )ای قبیله‏های اوس و خزرج( پیش چشمان شما میراث پدرم را ببرند! حرمتم بشکنند! در حالی که شما آشکارا می‏بینید و می‏شنوید و اخبارش به شما می‏رسد. اما شما بیهوش و خاموش نشسته‏اید؟...دعوتم را می‏شنوید و پاسخ نمی‏گویید! فریاد من در میان شما طنین‏افکن است اما چه سود که به فریاد نمی‏رسید!

اما می‏بینم که به تن‏آسایی خو گرفته‏اید، و کسی را که از همه برای زعامت و اداره‏ی امور مسلمانان شایسته‏تر است (امام علی ع) دور ساخته‏اید، و به آسودن در گوشه‏ای دنج و خلوت تن داده‏اید، و از فشار و تنگنای مسئولیت به بی‏تفاوتی روی آورده‏اید. آری آنچه از ایمان و آگاهی در درون داشتید، بیرون افکندید،... اگر شما و همه‏ی روی زمین کافر گردند خداوند بی نیاز و در خور ستایش است.

من آنچه شرط بلاغ است، با شما گفتم. اما می‏دانم مردمی خوار، و در چنگال زبونی گرفتار، و خیانت‏پیشه هستید و قلبهای شما بدان گواه است. چه کنم که دلی پرخون دارم. و از این رو بازداشتن زبان شکایت از طاقتم بیرون است! اندوهی که در سینه‏ام موج می‏زند، بیرون ریختم، تا با شما اتمام حجت کنم و عذری برای کسی باقی نماند. اکنون که چنین است این مرکب خلافت ارزانی شما، به آن محکم درآویزید و هرگز رهایش مسازید. ولی آگاه باشید که پشت این شتر مجروح و پای آن تاول زده و سوراخ است. داغ ننگ بر خود دارد و نشانی از خشم خداوند و رسوایی ابدی با او همراه است. اما شما را آسوده نخواهد گذارد تا به آتش خشم خداوندی بیازارد «آتشی که هر دم می‏افروزد و دل و جان را می‏سوزد».آنچه می‏کنید در نزد خداوند حاضر است «و ستمکاران به زودی درمی‏یابند که به چه مکانی باز می‏گردند» من دختر پیامبری هستم که شما را از عذاب الهی برحذر می‏داشت. آنچه در توان دارید انجام دهید. ما نیز به وظیفه‏ی خود عمل می‏کنیم. شما انتظار بکشید ما نیز منتظر می‏مانیم 

اسناد:


1- معجم البلدان ج4ص238--مراصدالاطلاع ج3ص1020--لسان العرب:ابن منظور ج10ص437.

2- معجم معالم الحجاز:دولت عربستان (الحائط) ج2ص205-206 و (فدک) ج7ص23

3-لسان العرب ج1ص437

4-معجم البلدان ج4ص238

5-سیره ابن هشام ج3ص368--تاریخ المدینه المنوره ج1ص194--شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج16ص210...به همین مضمون: تاریخ ابن کثیر ج4ص203 --سیره ابن کثیر ج3ص384 و....

6- اسراء 26 . این آیه مدنی است از مدارک سنی: تفسیر جلالین:سیوطی - محلی- ص 346---همچنین در قرآنهایی که دانشگاه الازهر آنها را تایید کرده اند در آغاز سوره اسراء آمده است: سوره الاسراء مکیه الا آیات 26و 32 و... .

7- شواهد التنزیل: حاکم حسکانی ج1ص438--سوره اسراء حیاة الصحابه:کاندهلوی ج2ص519 -- الجرح و التعدیل: رازی ج1ص257--ینابیع الموده ص119

8- ینابیع الموده ص439

9- ینابیع الموده ص441

10- شواهد التنزیل ج1 ص 570 و همچنین به همین مضمون: ص442

11- فتوح البلدان ج1ص35--المغانم المطابه ص 312--عمدة الاخبار ص394--وفاء الوفاء ج4 ص 999

12- فتوح البلدان ج1ص44

13- معجم البلدان ج4ص238

14- الصواعق المحرقه 52- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید: 16/219.

15- معجم الاوسط طبرانی ج6ص162-163--مجمع الزوائد هیثمی ج9ص39-40.

16- صحیح بخاری ج4ص96و ج5ص178--صحیح مسلم ج2ص72 ج5ص154--صحیح ابن حبان ج4ص573 و ج11ص153--مسند احمد ج1ص6--تاریخ طبری ج3ص202--سنن الکبری ج6ص300--تاریخ ابن کثیر ج5ص286.

17- از مدارک سنی: بلاغات النساء ص26-32

18- حدیقه الشیعه ج1ص326به نقل از نزهة الکرام ج1ص232

19- همان. خصال شیخ صدوق ابواب الثلاثه

نظرات 2 + ارسال نظر
عبدالله چهارشنبه 17 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 01:00 ب.ظ http://www.javadalaemeh.blogdoon.com

سلام وب بسیار جالبی بود در صورت تمایل به تبادل لینک به من اطلاع بدهhttp://www.javadalaemeh.blogdoon.com

هم عهدان منتظر-۴ یکشنبه 14 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 11:20 ق.ظ

بسم رب المهدی
سر خوش ان عیدی که ان بانی نور
ازکنار کعبه بنماید ظهور
قلبها را مهر هم عهدی زند
از حرم بانک انا المهدی زند[گل]
سال جدید را به شما تبریک عرض میکنم منتظر نظرات گرم شما در اخبار مهدوی هستیم.
اللهم عجل لولیک الفرج

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد